یکی دیگر از جنایتهای ۴۴ سالهی جمهوری اسلامی: «زهرا بنی یعقوب» دانشجوی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران و نفر ششم کنکور سراسری است .
#زهرا_بنی_یعقوب سال ۸۶ در پارکی در #همدان وقتی که داشت با نامزدش صحبت میکرد توسط بسیجیها دستگیر و سپس بعد دو روز خبر کشته شدنش رو به خانوادهاش دادند.
زهرا در سن ۲۷ سالگی کشته شد
درست مثل مهسا امینی
#علیه_فراموشی
مونا محمودنژاد یکی از بهائیانی است که پس از انقلاب ۱۳۵۷ در ایران توسط #خلخالی اعدام شد.
#مونا_محمود_نژاد در زمان اعدام ۱۷ سال داشت.
در خرداد ۱۳۶۲، حکومت ایران ده تن از دختران و زنان بهائی را اعدام کرد. اتهام آنها تدریس در کلاسهای کودکان بهائی بود.
#علیه_فراموشی
یکشنبه هفتم اسفندماه ۱۴۰۱ #محمد_قاسمی ۱۳ ساله به همراه دوستش مقابل خانهشان در مشهد در حال تمرین رانندگی با ماشین پدرش بودند که پلیس میرسد و آنها چون گواهینامه نداشتند میترسند و میخواهند راهشان را عوض کنند که نیروهای انتظامی بدون اخطار شروع به تیراندازی کرده و با اصابت سه گلوله به سر و گردن محمد ۱۳ ساله را میکشند.…
#علیه_فراموشی
شبنم دیانی یکی از گمنام ترین کشته شدگان #آبان_خونین_۹۸ است، وی در روز شنبه ۲۵ آبان در شیراز به قتل رسید.
او به همراه ۱۲تن دیگر در درگیریهای شیراز توسط خودروی جنایتکاران بسیجی زیرگرفته شد.
بسیجیان سپس همه مجروحین را به رگبار بستند.
به گزارش یک شاهد عینی، در مراجعه خانواده شبنم برای تحویل پیکرش نیروهای امنیتی آنان را تهدید کرده و خواهان مصاحبه آنان شدند، تا علت مرگ را تصادف جلوه دهند. اما خانواده شبنم نپذیرفتند.
پیکر شبنم با تأخیری دو روزه به خانواده تحویل داده شد و به بهبهان منتقل گردید.
در روز تشییع جنازه نیروهای بسیجی که از اهواز اعزام شده بودند قصد درگیر شدن با مردم را داشتند اما مردم حاضر در صحنه آنان را وادار به عقب نشینی کرده و آمبولانس حامل پیکر #شبنم_دیانی را تا مزارش، مشایعت کردند.
در حالیکه از خانواده نامهای گرفته بودند که شبنمدر تصادف فوت کرده است و شکایتی از جمهوری اسلامی ندارند اما یک هفته پس از خاکسپاری، بنیاد شهید سنگی بر مزار شبنم نصب کرد که او را شهید توسط اغتشاشگران اعلام کرده بود، که با مخالفت خانواده دیانی مواجه شد وآنها سنگ مزار را تعویض کردند.
کلثوم افتاده پور زنی ۵۹ ساله، مومن ومحجبه است که در دفاع از حجاب اختیاری فرزندان و نوه هایش توسط بسیجیانی که از قبر قاسم سلیمانی باز میگشتند با ضربات سنگ و چماق در باغ ماهان کرمان جان باخت.
خانواده #کلثوم_افتاده_پور روز شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ با حضور در دادگاه متوجه شدند که مراجع قضایی به جای «زائران اتوبوس قاسم سلیمانی» که از مهاجمان بودند، دو فرد دیگر را به عنوان متهم بازداشت کردهاند.
در حالی که خانواده کلثوم افتادهپور از افراد مشخصی به صورت رسمی شکایت کردهاند نه تنها در دادگاه و پرونده از «زائران اتوبوس قاسم سلیمانی» خبری نبود، بلکه دادگاه نام دو نفر دیگر را به عنوان متهم ثبت کرده است.
پس از جانباختن کلثوم افتادهپور، زن ۵۹ ساله در درگیری بر سر حجاب اجباری در باغ شازده ماهان کرمان، ایران بریفینگ با برخی منابع خود به جزئیات تازهای در مورد روند پرونده قضایی مرگ خانم افتادهپور دست یافت.
پس از انتشار ویدئویی در رسانهها از یک درگیری که «زائران اتوبوس قاسم سلیمانی» با برخی از زنان بازدیدکننده از باغ شازده ماهان کرمان بر سر حجاب داشتند، سرنشینان اتوبوس قصد داشتند اعضای خانواده را به زور داخل اتوبوس حبس کنند و «زنگ بزنند پلیس یا سپاه بیایند که بهاصطلاح اینها را امر به معروف کند».
#علیه_فراموشی
در گواهی فوت ابراهیم کتابدار نوشته شده:«اصابت گلوله به قلب خارج از نزاع»، سکینه احمدی، مادر ابراهیم کتابدار میگوید نه دیه می خواهد و نه اجازه می دهد که فرزندش را شهید اعلام کنند و خواسته اش معرفی قاتل او است.
ابراهیم رفته بود مغازه و کاسب بود. با خانمش و بچه ها و مادرش زندگی می کردند. مادرش می گوید زنگ زدم که برای ناهار بیاید خانه و پدرش هم برای ناهار دنبال او رفته بود. اما ابراهیم همین که از مغازه بیرون آمده بود هر دو دستش توی جیب هایش بود که گلوله را توی قلبش زده بودند. نه توی درگیری بود نه ربطی به درگیری ها داشت اما او را هدف گرفته بودند. از زنگ من به ابراهیم برای ناهار، ده دقیقه هم نشد که به من زنگ زدند گفتند ابراهیم تیر خورده. گفتم یعنی چی تیر خورده؟ گفتند پلیس و بسیج ریخته اند اینجا و درگیری است. اصلا آنجا درگیری نبود ما مهدی آباد کیانمهر در کرج هستیم نزدیک زندان قزل حصار و اینجا حاشیه نشین است کسی کاری نداشت. به چه حسابی و چرا بچه مرا زدند؟ من شکایت ام را نمی دانم کجا ببرم.
مادر #ابراهیم_کتابدار همچنین می گوید: بچه مرا بی گناه کشتند. پسرم که در دنیا تک بود. با غیرت بود. حق هیچ کسی را نخورد و زور به کسی نگفت و زور هم نمی پذیرفت. نه مزاحم کسی شد نه به کسی زور گفت و نه به پای کسی پیچید. نترس بود و حالا دیگر نیست. کشتند و یک نفر هم نیامد دم در من بگوید اقلا بچه اش کشته شده دو یتیم دارد. شب ها بچه ها را بغل می کنم راه می افتم توی خیابان ها و لالایی می خوانم. دو بچه ۴ ساله و ۲ ساله. همسر محمد هم ۲۴ سال دارد و مانده ام به او چه بگویم که در این سن کم شوهرش را کشتند و بچه هایش را یتیم کردند. چه کسی می خواهد جواب پس بدهد؟
#علیه_فراموشی
سپهر شیرانی،دانشجوی ۱۹ ساله بلوچ، ابتدا توسط سازمان اطلاعات سپاه دزدیده شد،سپس به خانواده گفته شد او در بازداشت وزارت اطلاعات است و بهزودی آزاد خواهد شد، اما بهناگاه پیکر شکنجه شدهاش در پشتبام منزل خانوادگیشان پیدا شد.
یکی از آشنایان خانواده شیرانی سال گذشته ایران بریفینگ گفت:«پدر و مادر سپهر تحت فشارهای امنیتی شدیدی قرار گرفتهاند که هیچگونه اطلاعاتی در اختیار رسانهها قرار ندهند،والدین سپهر را با جان دو فرزند دیگرشان تهدید کردهاند که امکان دارد بلایی سر خواهر بزرگتر و برادر کوچکتر سپهر بیاید. پیکر بیجان سپهر در وضعیت خیلی بدی بوده است. چشمهایش را کور کرده بودند.»
#سپهر_شیرانی سهشنبه ۱۰بهمن۱۴۰۲ توسط اطلاعات سپاه بازداشت میشود و در کمال تعجب روز پنجشنبه ۱۲بهمن۱۴۰۲ حوالی ساعت ۴:۳۰ صبح، پیکر بیجانش درحالیکه از ناحیه سر هدف گلوله قرار گرفته بوده، در پشتبام منزلشان پیدا میشود درحالیکه خانواده او هیچ اطلاعی نداشتند که چطور از بازداشت اطلاعات سپاه بدون اطلاع آزاد شده است و از حضور او که چطور به پشت بام خانه رفته هم، هنوز بیاطلاع هستند.
سر و دست و جمجمه او شکسته و چشمانش را کور کرده بودند
یکی از آشنایان خانواده سپهر شیرانی در توییتر نوشت:«خانواده سپهر برای پیدا کردن او خیلی پیگیری کردند، چون به آنها اطلاع داده شده بود که سپهر در بازداشت نیروهای اطلاعاتی است و این بازداشت چند ساعتی بیشتر طول نخواهد کشید. دلیل این بازداشت هم فعالیتهای سپهر در اینستاگرام عنوان میشود. به خانواده میگویند برای پارهای از توضیحات چند روزی مهمان ما خواهد بود.»
پیکر سهیل در شرایط بسیار بدی در پشتبام خانه آنها رها شده بود. آثار شکنجه بر بدن او کاملا مشهود بود. یک دست و یک پای سپهر شکسته بود. جمجمه شکسته و چشمهایش بهشدت آسیب دیده بودند. خانواده سپهر گفتند بهنظر میرسد چشمهای سپهر را قبل کشتن او کور کرده بودند. تمام بدن او جای شلاق و شکنجه بود.
سپهر، دانشجوی جامعه شناسی و از فعالان فضای مجازی و از خانواده سرشناسی در سیستان بلوچستان است، او فرزند دکتر علی شیرانی و ساکن زاهدان و از جمله کسانی است که بصورت داوطلبانه فعالیتهای تبلیغی و رسانهای #مسجد_مکی_زاهدان را بر عهده داشت، پخش آنلاین خطبه های نمازجمعه مولوی عبدالحمید از لایو اینستاگرام ایده وی بود.
#علیه_فراموشی
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar