22.3.20

داستان خانواده دیوانه شهرام آقایی و مشکلات ناشی از صدای بشقاب و ضرب و شتم زن و بچه اش به این خاطر که صدای قاشق و ته دیگ.












داستان خانواده  دیوانه شهرام آقایی و  مشکلات ناشی از صدای بشقاب و ضرب و شتم زن و بچه اش به این خاطر که صدای قاشق و ته دیگ.

 خانواده ای دیوانه  که به صدای قاشق و بشقاب بسیار حساسیت نشان میدهند بشدت و دیوانه وار, ساکن تهران شهریار بردآباد.

این خانواده خیلی حساسند به صدایی قاشق و بشقاب اگر  ته بشقاب و یا قابلمه  صدایی بیاد هرچی غذا روی سفره است میریزند بیرون . 

نام این دیوانه  شهرام شهرت آقایی چقوش روزی مهمان دارند یک دفعه صدای قاشق و بشقاب به گوشش میرسد با عصبانیت و شتابزده وارد اتاق میشوند و هرچی روی سفره است با بشقاب و دیگ غذا به داخل خیابان پرت میکنند.

خلاصه در خانه آقای آقایی همیشه جنگ داخلی بوده پسر زنش را کتک زده پدر مادر را کتک کاری میکرده همه  این جنگها به خاطر یک چیز اتفاق افتاده است اون هم به این دلیل یکی از عروسهای این خانواده قاشقش به ته دیگ و یا ته بشقاب خورده و صدا داده است خانم در حال کندن ته دیگ بوده صداش در |آمده برگشته که این خانواده به جان هم افتاده اند پدر پسر را میزند و پسر پدر را میزند و پسر مادر را میزند و مادر عروس را متهم میکند تا پسرش به سراغ عروس برود و بار جنگی علیه مادر یعنی گلناز خانم رحمتی  سبکتر بشه

کسانی در نزدیک ایشان بوده اند سعی میکنند وی  آرام کنند لاکن کار از کار گذشته.

یعنی طوری به هم میریزند که انگار داخل یک دیوانه خانه ای واقعی زندکی میکنید و یا  در درون یک دیوانه خانه خطرناکی نشسته اید.

روزی شهرام داشته برای داداشش که نابینا هستند و اون هم مشکلاتی عصبی و نوروتیکی دارند و دارای ذهنیتی مخرب هستند به دلیل اینکه نابینا هستند تنها میتوانند ۳۰ در صد واقعیتها را درک کنند ۷۰ در صد واقعیتها را درک نمیکنند.

شهرام دیوانه داشته دیش ماهواره نصب کرده براشون یکی از خانمهای حاضر در خونه قاشقش به ته دیگ و یا ته بشقاب میخورد و صداش را میشنوند درجا به هم میریزند و هر چی نان خوراک روی سفره بوده است از پنجره به داخل خیابان پرت میکنند و بر میگردند دست به ضرب و شتم 
خانمهای خانه میزنند و حتی با بوکس میزند تو چشم یکی از خانمها تا مدتها چشم درد داشته اند.
داستام شاشیدن تو چایی توسط گلناز آقایی (افسر شاه محمدی )  معروف به گلناز  این خانم به دلایل خرافاتی همیشه شاشیده تو چای و به مهمانها داده است همیشه چای این خانواده بویی شاش داده 
است.
داستان خبرچینی برای اطلاعات سپاه در تهران این خانم حالا فوت کرده اما یکی از مخبرهای خطرناک بوده در زمان خودش.

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar