چرا حکومت ایران سفیر اسلوانی را احضار کرد؟
یکشنبه ۲۰ تیر، در دومین روز برگزاری گردهمایی سالانه مقاومت ایران، وزارتخارجه حکومت ایران، خانم سفیر اسلوانی را به دلیل حضور و سخنرانی نخستوزیر این کشور آقای یانس یانشا احضار کرد.
این سوال این است که چرا خامنهای دست به چنین آبروریزیی زد؟
چرا به اصطلاح خبرنگار خود را در بیرون وزارتخارجه به سراغ خانم سفیر اسلوانی فرستاد؟ نتیجه چه شد؟ [چرا حکومت ایران در برابر گردهمایی مقاومت، عنان از کف داد؟]
چرا خامنه ای حاضر است این قیمت سنگین را بپردازد؟
در گذشته تعادل درونی خودش را چگونه حفظ میکرد؟
احضار سفیر اسلوانی به وزارتخارجه
یکشنبه ۲۰تیر، در دومین روز برگزاری گردهمایی سالانه مقاومت ایران، وزارتخارجه حاکمیت ایران، سفیر اسلوانی را احضار کرد. دلیل این احضار حضور و سخنرانی نخستوزیر اسلوانی آقای یانس یانشا و حمایت ایشان از مقاومت ایران بود. وزارتخارجه خامنهای به این سخنرانی و موضعگیری اعتراض کرد. [شرکت نخست وزیر کنونی اسلوونی در گردهمایی مقاومت ایران]
در همین حال تلویزیون حکومتی صحنه بسیار مضحک «بازجو، خبرنگار زن» خود را که در انتظار خروج خانم سفیر از ساختمان وزارتخارجه بود را نشان داد. این به اصطلاح خبرنگار با روش بازجویان تلاش کرد با فشار آوردن به خانم سفیر از او نیز علیه گردهمایی مقاومت ایران اعتراف گیری کند. اما سفیر با یک جواب دندانشکن وی را سرجایش نشاند.
بنابراین سوال اینجاست که چرا خامنهای دست به چنین آبروریزیی زد؟
آیا با این اقدام هیستریک بیشتر وحشت خود از این مقاومت را نشان نداد؟
واقعیت این است که برای پاسخ به این سوالات باید از منظر خامنهای به صحنه سیاسی و بینالمللی نگاه کرد.
اولا؛ نفس این گردهمایی یک کلان ضربه به خامنهای است. اگر پاسخ ندهد باعث برهم خوردن تعادل درونی بین نیروهای خودش خواهد شد.
ثانیا؛ از منظر خامنهای به درستی تهدید نه خارجی بلکه داخلی است! به همین دلیل حاضر است سنگینترین هزینه سیاسی و بینالمللی با قدرتنمایی پوشالی بدهد. اما به نیروهای بسیجی خودش علامت ضعف صادر نکند.
ثالثا؛ تا آنجایی که به تمامیت حکومت بر میگردد در گذشته با موشکپرانی علیه نیروهای اپوزیسیون، ترور و اقدامات تروریستی، تعادل خودش را حفظ میکرد. این بار اما چون نتوانسته از این اهرمها استفاده کند، بیانگر ضعف مفرط آن است و بیشتر علامت ضعف میدهد. و از قضا همین ضعف مفرط بدون تردید روی سر خودش آوار میشود. این همان پارادوکس و بنبستی است که خامنهای در آن گرفتار شده است.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar