20.9.19

سخنی در حاشیه نامه اخیر اسماعیل بخشی از زندان شهلا دانشفر


سخنی در حاشیه نامه اخیر اسماعیل بخشی   از زندان
شهلا دانشفر

اخیرا نامه ای از درون زندان با امضای اسماعیل بخشی، محمود بهشتی و امیر سالار داوودی منتشر گردید که در حول و حوش آن بحثهای بساری به راه افتاده است.  بسیاری آنرا نفی کردند و گفتند کار بخشی نیست و عده ای هم  روی برگرداندند و گفتند باید انتقاد شود. اینکه این نامه موجب دامن زدن به چنین مباحثی میشود طبعا نشان از جایگاه تاریخی اسماعیل بخشی در صف جلوی اعتراضی دارد که نقطه عطفی در جنبش کارگری بود. اعتراضاتی که با گفتمان اداره شورایی و به چالش کشیدن کل بساط دزدسالار سرمایه داری وحشی حاکم به جلو آمد و رهبرش اسماعیل بخشی بود و در قلب مردم جا گرفت. 


صرف نظر از اینکه نامه مذکور مستقیما چگونه و در چه شرایطی نوشته شده و انتشار آن چه روالی داشته است، اولین هشدار اینست که نباید اجازه داد که این نوشته کوچکترین سایه و تاریکی ای بر صفحه درخشان مبارزات اسماعیل بخشی و بخشی ها و بر مبارزات کارگران نیشکر هفت تپه و دستاوردهایش بیندازد. اتفاقا این چیزی است که بیش از هر کس حکومیتان از آن خرسند خواهند شد. جمهوری اسلامی بخاطر حمایتهای جهانی و وسیع از هفت تپه و اسماعیل بخشی زیر فشار شدید قرار دارد و از نظر سیاسی رسوا شده و شکست سختی خورده است. بخاطر چنین شکستی است که این حکومت دیوانه وار و هراسان به هر دری میزند و احکام سنگین زندانش را به رخ جامعه میکشد. این فشار را باید بیش از پیش بر گرده جمهوری جنایتکار اسلامی نگه داشت و از زندانیان بدون هیچ تردیدی حمایت کرد.  
ما اسماعیل بخشی را می شناسیم، ما سپیده قلیان را می شناسیم، ما تک تک عزیزانمان را که در چنگال حکومت وحشی و جنایتکار اسلامی اسیرند می شناسیم. ما با زندانهای حکومت اسلامی و بساط شکنجه اش در قبال زندانیان در بند آشناییم. جوهر اصلی کیفرخواست اسماعیل بخشی بعد از آزادی اولش از زندان نیز علیه همین بساط جهنمی و علیه شکنجه و زندان بود.  بعد هم سپیده قلیان با جسارت تمام در کنار او ایستاد و گفت من هم شکنجه شده ام و اعتراض آنان  به گفتمانی اجتماعی تبدیل شد و در ادامه اش امروز سپیده قلیان از درون زندان کیفرخواست دومش را علیه شکنجه های درون زندان و اعتراف گیری های اجباری  انتشار داده است. باید محکم کنار بخشی و سپیده قلیان و زندانیان دربند باشیم. باید آنچه در هفت تپه گذشت و نقشی که اسماعیل بخشی بعنوان رهبر این اعتراضات قدرتمند کارگری بازی کرد را بدون هیچ تردیدی همچنان ارج بگذاریم.
بعلاو فراموش نکنیم که نامه ای که با امضای اسماعیل بخشی با دو نفر دیگر از زندانیان منتشر شده از درون زندان بیرون آمده است. روشن است که زندانیان در شرایطی نیستند که آزادانه تمام حرفشان را در رابطه با دستگاههای حکومت بیان کنند. هر جمله ای که حاوی ذره ای توهم پراکنی به نفع حکومت باشد مطلقا اعتبار ندارد. اسماعیل بخشی بخاطر مبارزات جسورانه اش همچنان در قلب کارگران و مردم جای دارد و خدشه ای به جایگاه او نباید وارد شود. بدون شک روزی که اسماعیل بخشی آزاد شود. روزی که سپیده قلیان ها، اسماعیل عبدی ها، جعفر عظیم زاده ها و تک تک زندنانیان سیاسی آزاد شوند، روز جشن ما مردم است و با نثار گل مبارزاتشان را ارج خواهیم گذاشت و با کارناوال های شادی مان به استقبالشان خواهیم رفت . سرمایه داری  وحشی حاکم را با زندانها و کل ماشین سرکوب و جنایتش به زیر خواهیم کشید و جامعه ای میسازیم که در آن زندان و دستگیری و شکنجه معنایی نداشته باشد. جامعه ای که در آن انسانیت حرف اول را میزند. *
کارگر کمونیست 590

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar