استیصال یک مزدور نفوذی اطلاعاتی نصرالله مرندی مزدور اطلاعاتی آخوندی برادر و یا پسر عموی احمد مرندی مزدور اطلاعاتی مقیم آلمان که بعنوان مترجم در شهر گیسن آلمان سکونت دارند
احمد مرندی یکی از مزدوران رژیم مقیم آلمان شهر گیسن میباشند که اهل سراب است و این مزدور اطلاعات شخصی افرادی که برای آنها مترجمی میکنند به وزارت اطلاعات ایران تحویل میدهد
استیصال یک مزدور نفوذی
من و دیگر زندانیان هوادار بازمانده از قتلعام مجاهدین در سال ۱۳۶۷ یکی پس از دیگری در مراجع قانونی درباره جنایات دژخیم حمید نوری شهادت داده و میدهیم
مزدور نفوذی ایرج مصداقی مطلقاً در تمدید حکم بازداشت دژخیم حمید نوری نقشی ندارد و آنچه میگوید دروغ است
مزدور مصداقی مانند همه بازجویان و شکنجه گران وقتی تیرش به سنگ میخورد ، درونمایه کثیف خود را با فحاشی و کثیفترین کلمات لمپنی بیرون میریزد، تا شاید از این طریق وظایف محوله از سوی اطلاعات را انجام دهد
عناصر خائن و مزدور برای خوشخدمتی و برای اینکه کارآئی خودشان را به اربابان و دژخیمان نشان دهند به هر خس وخاشاک و طناب پوسیدهای آویزان میشوند. مزدور اسقاطی ایرج مصداقی، در صحبتهای ملالآور هفتگیاش در میهن تی وی(کیچن TV) تا بخواهید رطب ویابس به هم میبافد و ازجمله هرماه وانمود میکند تمدید حکم بازداشت دژخیم حمید نوری در اثر تلاشهای اوست. من که در این پرونده از ابتدا حضورداشته و دارم و از جزییات آن مطلعم باید تأکید کنم که برخلاف دروغهای مزدور نفوذی ایرج مصداقی، تمدید حکم بازداشت دژخیم حمید نوری هیچ ربطی به مصداقی ندارد. این تمدید طبق یکروال حقوقی و خارج از اطلاع او صورت میگیرد و رفتنش جلوی دادگاه یک نمایش میمون وار در راستای مأموریتهای محوله از سوی اطلاعات آخوندی است. او در شوهای تلویزیونی اطلاعات آخوندی با یک مأمور پاپیون زده به نام سعید بهبهانی میخواهد این ریل اداری و قانونی در سوئد را حاصل هنرهای«چندوجهی» و ارواح و اجنه پشتیبان وانمود کند.
ادعای مضحکتر و احمقانهتر او این است که در مزخرفگوییهای چهارشنبه ۲مهر، بهعنوان یک خبر تروتازه اعلام کرد که او مجاهدین را وادار به عقبنشینی کرده تا در دادگاه حمید نوری شرکت کنند!!!! این دروغ تنها افلاس و بیچارگی این مزدور را نشان میدهد.
۵ ماه قبل از این در اردیبهشتماه سال ۹۹ من در مقاله «خشم و جنون یک خودفروخته مفلوک» نوشتم: «زندانیان آزادشده هوادار مجاهدین، همچنان که رزمآوران سرفراز ارتش آزادیبخش، طبق رهنمود سازمان مجاهدین از طریق سازمانهای معتبر بینالمللی مدافع حقوق بشر آمادگی خود را برای شهادت علیه دژخیم اعلام کردند …….. تا رژیم نتواند دژخیمش را فراری بدهد. »
در آن مقاله نوشته بودم : «… در این فاصله برای بستن گریزگاههای دژخیم، سازمان و هواداران هر کاری توانستند کردند و بازهم خواهند کرد. شماری شهادت دادند و شمار بیشتری آماده شهادت دادن هستند تا رژیم نتواند دژخیمش را فراری بدهد. بالاترین و مهمترین راهبند به لحاظ سیاسی و حقوقی صدای ضبطشده و منتشرشده رؤسای دژخیم در تهران است و اینکه سابقه امر در سوئد برملا و به ثبت دادهشده است…».
این مزدور در ضمن یادش رفته بود که خودش قبلاً در ۴تیرماه ۹۹ یکبار دیگر نیز مدعی همین پیروزی پوشالی شده و گفته بود: «سازمان عقبنشینی کرد و مجبور شد که نفرات را بفرستند تا شکایت کنند» و در۱۸ تیر ۹۹ هم گفت نصرالله مرندی و رضا شمیرانی به دوایر سوئد و دادستانی مراجعه کرده و نوار مقیسه ای و رازینی را به آنها دادهاند.
در ارتباط مستقیم سیمای آزادی۲۵خرداد ۹۹ من و برادرانم رضا شمیرانی و بیژن ذوالفقاری گزارش مبسوطی از شهادت خودمان در مقابل مقامات قضایی سوئد البته در چارچوبی که به تحقیقات لطمه نزند، ارائه کردیم. تا جایی هم که من میدانم، بعدازآن نیز شمار بیشتری از زندانیان شهادت داده و شمار بیشتری در انتظار شهادت دادن هستند.
آقای ابوالقاسم رضایی معاون دبیرخانه شورای ملی مقاومت هم ۸ ماه پیش در سخنرانی خود در ۱۹ بهمن سال گذشته در استکهلم گفت: «تا آنجا که به سازمان مجاهدین و مقاومت ایران برمیگردد ما در این پرونده همچنان که در اطلاعیه کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورا آمده است از طریق سازمانهای بینالمللی آنچه را میتوانستیم و میتوانیم انجام داده بازهم میدهیم تا این دژخیم آزاد نشود و به خاطر جنایات ضدبشریاش محاکمه شود.»
وانگهی محتویات پرونده با توجه به شهادتهای پیدرپی زندانیان هوادار مجاهدین و مدارک و اطلاعات ارائهشده از سوی آنان، بهاندازه کافی متقن و قوی است که کسی نمیتواند شکنجهها و خونهای مجاهدین سر موضع را به نفع اطلاعات آخوندی و بهحساب مزدوران نفوذی و توابان تشنه به خون واریز کند.
اینجاست که وقتی مصداقی و اربابانش در تهران میبینند با اطلاعیه کمیسیون امنیت و انتشار نوار صدای مقیسه ای و رازینی و رویکرد اکثریت قریب بهاتفاق زندانیان آزادشده، بانکشان زدهشده و تیرشان به سنگ خورده است، به تخلیه خشم وکین هیستریک در فاضلاب وزارتی بهبهانی علیه مجاهدین و شخص برادر مسعود پرداخته و ما زندانیان سابق را هم مشمول لجن پراکنی های زنجیرهای خود قرار دادهاند.
کسانی که زندان بودهاند، بهخوبی میدانند که خصوصیات اخلاقی و رفتاری این مزدور نفوذی ، بیش از هر چیز به بازجویان و شکنجه گران شباهت دارد. آنها وقتی زیر شکنجه نمیتوانستند زندانی را به حرف دربیاورند، با عصبیت تمام، با کثیفترین و رکیکترین کلمات و فحشها تلاش میکردند عقده متعفن خود را خالی کنند تا شاید قربانی را در هم بشکنند که البته در این تاکتیک بهطور مضاعف شکست میخوردند. در حقیقت این بازجو و شکنجهگر بود که در مقابل زندانی مقاوم در هم میشکست و مستأصل میشد و به فحاشی رو میآورد. مصداقی مزدور هم هر جا تیرش به سنگ میخورد و دستش رو میشود مثل همان بازجوی درهمشکسته آخرین شانس خودش را امتحان میکند و درون فاسد خودش را با فحاشی و لجن پراکنی با عصبانیت و دیوانهوار بیرون میریزد.
یک نمونه بعد از افشاگری آقای فریدون ژورک است که مزدور مصداقی کنترل خود را ازدستداده و چون نمیتواند از این فضاحت بزرگ خلاص شود و آن را تکذیب کند. بنابراین تا جایی میتواند به آقای ژورک فحاشی میکند، کما اینکه بعد از درگذشت زندهیاد محمدرضا شجریان و بیان خاطرات استاد محمد شمس و دکتر طاهرزاده، بار دیگر در قالب یک بازجو و شکنجهگر با فرهنگ لمپنی و فحاشی انجاموظیفه میکند.
ملاحظه میکنید که خیانت و مزدوری آدمی را تا چه اندازه خوار و خفیف میکند که برای اینکه ارباب استخوانی جلویش بیندازد پاچه هر رهگذری را میگیرد!
بعد از افشاگری آقای ژورک یک تاکتیک دیگر مصداقی این است که برای سفیدسازی، یک دروغ دیگر را مرتب تکرار میکند که بعد از قتلعام ۶۷ نماینده«منتخب » زندانیان بازمانده در اوین بوده است.این حرفش هم دروغ محض و دجالگری است که از اربابانش آموخته است
بعد از قتلعام ۶۷ کل افراد بازمانده از قتلعام از زندانهای گوهردشت و اوین در یک سالن در اوین اسکان داده شدند که اکنون تعدادی از آنها برادران مجاهد در اشرف ۳ هستند و تعدادی هم در خارج کشور یا در داخل همگی شاهدند که این مزدور مطلقاً و هیچگاه نماینده زندانیان نبوده است بعد از قتلعام مطلقاً انتخاباتی در بند صورت نمیگرفت تا نمایندهای انتخاب شود ، قبل از قتلعام ۶۷ هم تمامی مسئولیتها در بندها توسط هواداران مجاهدین و با هویت سیاسی مجاهدین و در چارچوب روابط تشکیلاتی تعیین میشد. اگر این مزدور شارلاتان روابط پنهانی و جاسوسی خودش با شکنجه گران و اطلاعاتیها و پاسداران را بهحساب نمایندگی افراد بند میگذارد موضوع دیگری است.
مزدور اسقاطی برای مقابله با این آبروریزیها معمولاً در بحرطویلهایش به من و رضا شمیرانی فحاشی میکند. اینکه ما مورد نفرت یک مزدور نفوذی هستیم، نشان میدهد که ما چقدر در عصبانی کردن دشمن موفق بودیم و این البته باعث افتخار ماست. بالاترین افتخار همه ما این است که بهعنوان هوادار مجاهدین بتوانم در خط این سازمان و رهبری پاکبازش علیه رژیم ولایتفقیه مبارزه کنم. فحاشیهای این مزدور برای ما ادامه برخوردهای پاسداران و شکنجه گران در طول ۱۰ سال زندان است که به خاطر وفاداری به مجاهدین و مسعود رجوی مورد شدیدترین فحاشیها و هتاکیها و ضرب و شتمها قرار میگرفتیم
این مزدور در یک دروغ تکراری دیگر بازهم مدعی شده است که مرا از یونان به اروپا آورده و در خانهاش جا داده است. همانطور که در ۲ اردیبهشت نوشته بودم زمانی که در سال ۲۰۰۰ به آتن رسیدم کانالی پیدا کردم که مرا از آتن خارج کند، وقتی مصداقی مطلع شد با اصرار نزد ما به آتن آمد. من تمامی هزینه انتقال به سوئد را که مبلغ کمی هم نبود یک جا به مصداقی دادم یعنی همان هزینهای را که باید به قاچاقچی میدادم. مصداقی از اولی که من در سوئد مستقر شدم اصرار میکرد که چرا میخواهی خانه کرایه کنی در خانه ما بمان. در ۵-۶ ماهی که من در خانه او بودم تمامی هزینهها و کرایهخانه را به او میپرداختم. او بابت استقرار ما در هال خانه ا ش، ماهی سه هزار کرون از ما میگرفت درحالیکه اجاره خانه او را دولت میداد. من ۶ روز هفته فقط آخر شب به خانه میرفتم و صبح اول وقت هم به دفتر انجمن هواداران میرفتم. در آن زمان اجاره یک خانه تک اتاقه بیشتر از ۲۵۰۰کرون نمیشد.
در پایان یک نمونه از کارکردهای این مزدور نفوذی را خوب است اشارهکنم. او همیشه در جمع هواداران، به طرق مختلف درصدد مأیوس کردن افراد، ایجاد ناامیدی و پاسیو کردن افراد و دو به هم زنی و خراب کردن مناسبات هواداران بود، بعداز ۱۷ژوئن که بسیاری از هواداران به اور آمده و تحصن کرده بودند، این مزدور هم به محل آمده بود و مستمراً به سمپاشی و بدگویی علیه اعضا و مسئولان سازمان بخصوص کسانی که در زندان فرانسه بودند مشغول بود. آن زمان خیلیها این را بهحساب خصوصیات فردی او میگذاشتند، اما حالا خوب میتوان فهمید که چگونه انجام مأموریت میکرده است.
دیر نیست با سقوط خلیفه ارتجاع و آزادی میهن اسیر مزدوران و نفوذیهای خیانتپیشه روسیاه و سرافکنده در برابر عدالت قرار گیرند.
به امید پیروزی مردم ایران
نصرالله مرندی
مهرماه ۱۳۹۹- استکهلم
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar